۲۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸

رموز عشق را جز عاشق صادق نمی داند
حدیث حسن عذرا را بجز وامق نمی داند

مرا شوقی بود در دل که اظهارش بود مشکل
چه راز است آنکه جز صاحبدل شائق نمی داند

علاج دردمند عشق صبر است و شکیبائی
ز من بشنو، طبیب ماهر حاذق نمی داند

بلی سر حقیقت راز مردان طریقت جوی
لسان عشق را البته هر ناطق نمی داند

نیندیشد ز آخر هر که ز اول عشق آموزد
ز خود بگذشته هرگز سابق و لاحق نمی داند

نشاید مشت خاکی را چه آتش سرکشی کردن
که هر سنجیده خود را بر کسی فائق نمی داند

مده فرماندهی در ملک دل دیو طبیعت را
که عقل این حکمرانی را بر او لایق نمی داند

بعیب ظاهر مخلوق بر باطن مکن حکمی
که مکنون خلائق را بجز خالق نمی داند

بپرس از مفتقر هر نکته ای کز عشق می خواهی
فنون عشق عذرا را بجز وامق نمی داند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.