۲۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۴

تا بکی ای نوش جان می زنیم نیشتر
زخم از این بیشتر یا دل از این ریشتر

ز آه من اندیشه کن بیخ جفا تیشه کن
مهر و وفا پیشه کن بیشتر از پیشتر

در نظر اهل دل سادگی آزادگی است
جز متصنع مدان از همه بد کیش تر

عاقبت اندیشی از عاشق صادق مجوی
نیست کس از خودپرست عاقبت اندیش تر

دشمن جان شد مرا مدعی دوستی
وز همه بیگانه تر هر که بدی خویش تر

ای بنصاب جمال یافته حدّ کمال
نیست مرا آرزو جز نظری بیشتر

خرمن حسن ترا موقع احسان بود
مفلسم و مفتقر از همه درویش تر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.