هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و وفاداری شاعر به معشوق است، حتی در شرایط سخت و ناخوشایند. شاعر از درد فراق و غم معشوق می‌نالد اما در عین حال ثناگوی اوست و دعاگویش در آشکار و نهان. او عشق را بالاتر از جان می‌داند و از فتنه‌های دنیا گریزان است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی فاخر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۵

خوشست از دوست گر لطفست و گر قهر
به از شهد است از دست بتان زهر

عروس عشق را در سنت عشق
بود جان گرامی کمترین مهر

ز آشوب رخت ای یار سرمست
نمی بینم دلی فارغ در این شهر

ز دنیا رخت می بایست بستن
نشاید زندگی با فتنۀ دهر

غمت در باطن است اما خموشم
دریغا کاین خموشی بشکند ظهر

ز دریای دلم چون خون زند موج
به پیوندد سرشک دیده چون نهر

ثنا جوی توأم هر صبح و هر شام
دعاگوی توام فی السرّ و الجهر

مگو شد مفتقر بی بهره از دوست
غمش دارم که باشد بهترین بهر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.