هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و حالات عاشقانه‌ی شاعر اشاره دارد. شاعر خود را سرگشته در دایره‌ی رخسار معشوق می‌داند و از عشق و مستی سخن می‌گوید. همچنین، به انتقاد از واعظان و ملامتگران می‌پردازد و تأکید می‌کند که پندهای آنان برای او بی‌اثر است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و انتقاد از مذهبیون نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فرهنگ دارد.

شمارهٔ ۹۲

نقطۀ خال لبت مرکز و ما پرگاریم
همه سرگشته در آن دائرۀ رخساریم

خضر سرچشمۀ نوشیم و چنان می نوشیم
که دو صد ملک سکندر بجوی نشماریم

آبرو را نفروشیم به یک جرعۀ می
زانکه از ساغر ابروی تو ما سرشاریم

ما که با طرۀ زلف تو در آویخته ایم
گر بگویند عجب نیست که ما طراریم

در گلستان حقائق که خرد خاموش است
بلبل نغمه گر و طوطی خوش گفتاریم

به هوای گل رخسار تو زاریم و نزار
مرغ زاریم و ز گلزار جهان بیزاریم

گرچه زان غمزۀ مستانه خرابیم ولی
لاله سیان داغ و چه نرگس همه شب بیداریم

واعظا پند مده دام منه در ره ما
ما که در پند تو جز بند نمی پنداریم

ای ملامت گر از اسرار قدر بیخبری
که دچار غم عشقیم ولی ناچاریم

حذر از آه دل مفتقر غمزده کن
زانکه در طور غمش نخلۀ آتشباریم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.