۲۱۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴

ترک من بار دیگر راه جفا پیش گرفت
بی گنه ترک من خسته درویش گرفت

دلش از صحبت اصحاب که نیک اندیشید
بحکایات حسودان بداندیش گرفت

من دلسوخته ترکش نکنم گر چه کنون
بی گنه ترک من آن ترک جفا کیش گرفت

مرگ خود میطلبم روز و شب از حق بدعا
زانکه بی او دلم از زندگی خویش گرفت

آن پریچهره ندانم چه شنیده ز حسین
که نظر از من بیچاره درویش گرفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.