۲۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۴

مه گلچهره ی من چون ز سفر بازآید
من دل سوخته را نور بصر باز آید

دارم امید که ناگه ز شفاخانه ی غیب
مرهم سینه ی این خسته جگر بازآید

من دیوانه ز زنجیر بلا باز رهم
گر پری روی ملک سیرت من بازآید

سوزد از آه دلم طارم ماه و خورشید
گر نه آن رشک مه و غیرت خور بازآید

کی بود کان بت عیسی دم یوسف منظر
به مداوای دل اهل نظر بازآید

گل اقبال دمد از چمن عیش حسین
اگر آن سرو سخن گو ز سفر بازآید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.