هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، توصیفی از شبهایی است که به دلیل حضور معشوق، مانند روز روشن و شاد شدهاند. شاعر از جمال دوست، همدلی و همراهی یار، و تأثیر عمیق عشق بر زندگی خود سخن میگوید. همچنین، اشارهای به دردها و شادیهای ناشی از این رابطه عاطفی دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.
شمارهٔ ۹۷
دوش از جمال دوست شبم روز گشته بود
کان آفتاب شمع شب افروز گشته بود
اقبال بود هم نفس و بخت گشته ی یار
یاری دهنده ی طالع فیروز گشته بود
در هر طرف شکفته گلی سرو قامتی
در ماه دی ببین که چه نوروز گشته بود
پروانه داشت شمع من از من ولیک دوش
بر حال من نگر که چه دلسوز گشته بود
مه را قران مشتری و آفتاب من
با من قرین برغم بدآموز گشته بود
آن ماه چارده جگر پاره ی مرا
دوش از خدنگ غمزه جگردوز گشته بود
اندوخت شادی همه عالم حسین دوش
زین پیشتر اگرچه غم اندوز گشته بود
کان آفتاب شمع شب افروز گشته بود
اقبال بود هم نفس و بخت گشته ی یار
یاری دهنده ی طالع فیروز گشته بود
در هر طرف شکفته گلی سرو قامتی
در ماه دی ببین که چه نوروز گشته بود
پروانه داشت شمع من از من ولیک دوش
بر حال من نگر که چه دلسوز گشته بود
مه را قران مشتری و آفتاب من
با من قرین برغم بدآموز گشته بود
آن ماه چارده جگر پاره ی مرا
دوش از خدنگ غمزه جگردوز گشته بود
اندوخت شادی همه عالم حسین دوش
زین پیشتر اگرچه غم اندوز گشته بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.