هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از حال و هوای عید و مینوشی و عشق سخن میگوید. او اشاره میکند که در این بزم، اهل عشق و طرب از همه چیز لذت میبرند و دلهای سوخته و چشمهای غمگین نیز در این حال و هوا غرق هستند. شاعر همچنین به عشاقی اشاره میکند که در راه عشق جان میبازند و از هیچ بلایی نمیهراسند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مینوشی و عشق ممکن است برای سنین پایینتر مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۰۷
عید است و حریفان ز می عشق خرابند
ای دوست مپندار که سرمست شرابند
اسباب همه عیش در این بزم مهیاست
ارباب طرب خوشتر از این بزم نیابند
چشمان غم اندوختگان جام پر از می
دلهای جگر سوختگان نیز کبابند
علم نظر آموختن از عشق نیارند
آنها که مقید به قوانین کتابند
آهسته رو ای عمر گرامی که به پیشت
عشاق تو در باختن جان بشتابند
از دست دل و دیده ی خود اهل هوایت
گه غرقه و گه سوخته در آتش و آبند
گر تیر بلا بارد و گر سنگ حوادث
مانند حسین از در تو روی نتابند
ای دوست مپندار که سرمست شرابند
اسباب همه عیش در این بزم مهیاست
ارباب طرب خوشتر از این بزم نیابند
چشمان غم اندوختگان جام پر از می
دلهای جگر سوختگان نیز کبابند
علم نظر آموختن از عشق نیارند
آنها که مقید به قوانین کتابند
آهسته رو ای عمر گرامی که به پیشت
عشاق تو در باختن جان بشتابند
از دست دل و دیده ی خود اهل هوایت
گه غرقه و گه سوخته در آتش و آبند
گر تیر بلا بارد و گر سنگ حوادث
مانند حسین از در تو روی نتابند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.