هوش مصنوعی: این متن شعری است که به سوگ از دست دادن یاران و دوستان نازنین می‌پردازد. شاعر از غم فراق رفیقان بی‌همتا می‌نالد و اشاره می‌کند که بزرگان و وفاداران از دنیا رفته‌اند. او از نبود هنر و فضیلت در زمانه شکایت دارد و از خواننده می‌خواهد که در انتظار حسین(ع) بسوزد، چرا که محرمان یقین نیز رفته‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و سوگوارانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و شناخت ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ، فراق، و انتظار ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۰۸

دلا بنال که یاران نازنین رفتند
به غم نشین که رفیقان بی قرین رفتند

به اهل دهر میامیز و گوشه ای بنشین
که همدمان وفاپیشه گزین رفتند

دل شکسته ی ما را بر آتش افکندند
اگر چه خود به سوی روضه ی برین رفتند

سهی و گل ز زمین می دمد ولیک دریغ
ز گلرخان سهی قد که در زمین رفتند

هنر مجوی که بازار فضل رایج نیست
از آن جهت که بزرگان خورده بین رفتند

عجب مدار که گر نقد دین شود کاسد
که نافذان جواهرشناس دین رفتند

بسوز بر در حرمان در انتظار حسین
که محرمان سراپرده ی یقین رفتند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.