هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق الهی و ارتباط عاشق و معشوق میپردازد. شاعر از تأثیرات عمیق عشق بر جان و دل سخن میگوید و بیان میکند که عشق میتواند انسان را از کفر به ایمان بکشاند. همچنین، اشارههایی به مفاهیمی مانند فداکاری، درد عشق، و نیاز به یاری معشوق دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای بهکاررفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد.
شمارهٔ ۱۳۱
تافت بر جان و دلم انوار عشق
ای هزاران جان و دل ایثار عشق
بر میان جان خود بستیم باز
از پی ترسائی زنار عشق
گر بدیدی روی او مؤمن شدی
کافری کو میکند انکار عشق
کرده مست از دردی دردی مرا
در خرابات غمش خمار عشق
یاری جانان کسی باید که او
دشمن جان خود است و یار عشق
گشت محروم از سعادت آنکه نیست
در حریمش محرم اسرار عشق
چون ز گیتی بار محنت میکشی
میکش ای بیچاره باری بار عشق
خاک پای دوست را در دیده کش
تا توانی دیدن دیدار عشق
از جمال یار خود یابی شفا
گر شوی مانند من بیمار عشق
عندلیب از عشق چون شد یار گل
شد ببوی عشق او گلزار عشق
ای حسین از دوست نصرت میطلب
تا شوی چون یار برخوردار عشق
ای هزاران جان و دل ایثار عشق
بر میان جان خود بستیم باز
از پی ترسائی زنار عشق
گر بدیدی روی او مؤمن شدی
کافری کو میکند انکار عشق
کرده مست از دردی دردی مرا
در خرابات غمش خمار عشق
یاری جانان کسی باید که او
دشمن جان خود است و یار عشق
گشت محروم از سعادت آنکه نیست
در حریمش محرم اسرار عشق
چون ز گیتی بار محنت میکشی
میکش ای بیچاره باری بار عشق
خاک پای دوست را در دیده کش
تا توانی دیدن دیدار عشق
از جمال یار خود یابی شفا
گر شوی مانند من بیمار عشق
عندلیب از عشق چون شد یار گل
شد ببوی عشق او گلزار عشق
ای حسین از دوست نصرت میطلب
تا شوی چون یار برخوردار عشق
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.