۲۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۲

میبرد قد تو از سرو خرامان رونق
پیش روی تو ندارد مه تابان رونق

از می لعل تو یابد دل غمدیده نشاط
وز گل روی تو دارد چمن جان رونق

گل بعهد تو نیارد شدن از پرده برون
زانکه او را نبود پیش تو چندان رونق

رونق جمله جهان گر چه زمان جویا شد
نیست بی روی تو در مجمع خوبان رونق

چه شود مجلس ارباب نظر گر یکشب
گیرد از روی تو ای شمع شبستان رونق

عالم از نور مه و مهر چه رونق گیرد
گیرد از نور رخت دیده من آن رونق

حسن اشعار حسین از صفت تست آری
دارد از نعت نبی گفته حسان رونق
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.