هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که از غم و عشق سخن می‌گوید. او از درد دل، عشق به معشوق، و فداکاری در راه این عشق می‌سراید. شاعر از دلدادگی، قربانی کردن جان، و بی‌اعتنایی به بهشت به خاطر عشق زمینی سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند دیدار حق در جمال معشوق و جنون عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری در عشق و جنون عشق نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۳۴

ای غمزه ات کشیده خدنگی بکین دل
ترک کمانکش تو گرفته کمین دل

ز کشت عمر خویش ندانم چه بر خورد
آنکو نکاشت تخم غمت در زمین دل

مقبول حضرتست چنان مقبلی که او
داغ غلامی تو نهد بر جبین دل

جان باختن بروی تو ای دوست کیش ماست
قربان شدن به تیغ هوای تو دین دل

من فارغم ز روضه رضوان از آنکه هست
خاک در سرای تو خلد برین دل

آید بحشر خاتم دولت بدست من
چون باشدم ز مهر تو مهر نگین دل

آندم که دل بناز ز اسرار دم زند
گر هست جبرئیل نباشد امین دل

آیینه جمال خدائی و در رخت
جز حق ندیده دیده دیدار بین دل

همچون حسین عقل طریق جنون گرفت
تا عشق دوست کرد مرا همنشین دل
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.