۱۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۵

قفل در ما بستی و پندار تو دیدیم
با خویش مشو بسته که ما جمله کلیدیم

مفتاح تو را نیست در این باب فتوحی
کشاف تو را لایق این کشف ندیدیم

در هستی ما آتش عشقش چو درافتاد
از بستگی بند به یک بار رهیدیم

تا وصله اقبال بدوزیم ز وصلش
در عشق بسی خرقه ی ناموس دریدیم

حاصل همه این است که ای یار در این راه
پیوسته بیاریم چو از خویش بریدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.