هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن میگوید و تمایل خود را برای فداکاری و خدمت به او ابراز میکند. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند عشق الهی و سلطنت در اقلیم عشق دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات مورد استفاده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۵۱
چو قدر دلبر و آداب عشق ما دانیم
بیا که روی تو بینیم و جان برافشانیم
جمال صورت جان بر در تو تا دیدیم
در آن کمال که صورت نگاشت حیرانیم
ورای حسن ترا دلفریبی و ناز است
که ما بجان و دل ای دوست طالب آنیم
اگر چه سوخته آتش فراق توایم
به یمن وصل تو از هجر داد بستانیم
به تحفه گر ز درت آورد صبا گردی
به خاکپای تو کو را بدیده بنشانیم
هدایتی چو ز کشاف هیچ کشف نگشت
کنون بمکتب عشق تو تخته میخوانیم
از آنزمان که غلام کمینه تو شدیم
حسین وار در اقلیم عشق سلطانیم
بیا که روی تو بینیم و جان برافشانیم
جمال صورت جان بر در تو تا دیدیم
در آن کمال که صورت نگاشت حیرانیم
ورای حسن ترا دلفریبی و ناز است
که ما بجان و دل ای دوست طالب آنیم
اگر چه سوخته آتش فراق توایم
به یمن وصل تو از هجر داد بستانیم
به تحفه گر ز درت آورد صبا گردی
به خاکپای تو کو را بدیده بنشانیم
هدایتی چو ز کشاف هیچ کشف نگشت
کنون بمکتب عشق تو تخته میخوانیم
از آنزمان که غلام کمینه تو شدیم
حسین وار در اقلیم عشق سلطانیم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.