هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق (که میتواند معشوق زمینی یا الهی باشد) است. شاعر از گناهان خود سخن میگوید اما امیدوار به بخشش معشوق است. او از فراق و درد عشق مینالد و ابراز میکند که حاضر است همه چیز را فدا کند. در نهایت، شاعر به عشق و وفاداری خود تأکید دارد و از بندهای دنیوی رهایی میجوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی نیاز به دانش پایهای از ادبیات فارسی دارند.
شمارهٔ ۱۶۰
ما سر بر آستان در یار می نهیم
پا در حریم کعبه احرار می نهیم
هر لحظه صد گناه و خطا می کنیم باز
چشم امید بر کرم یار می نهیم
چون کاف کوه قاف شکافد اگر نهند
باری که ما بر این دل افکار می نهیم
چون شادی وصال تو ما را نداد دست
دل بر غم فراق تو ناچار می نهیم
اول بآب دیده خود غسل می کنیم
آنگاه بر درت لب و رخسار می نهیم
تا سر بر آستانت نهادیم پای فقر
بر هفت فرق گنبد دوار می نهیم
ز انفاس تست مجلس ما مشگبوی و ما
تهمت بناف آهوی تاتار می نهیم
روی خلاص هست ز بند بلا حسین
چون دل بدان دو طره طرار می نهیم
پا در حریم کعبه احرار می نهیم
هر لحظه صد گناه و خطا می کنیم باز
چشم امید بر کرم یار می نهیم
چون کاف کوه قاف شکافد اگر نهند
باری که ما بر این دل افکار می نهیم
چون شادی وصال تو ما را نداد دست
دل بر غم فراق تو ناچار می نهیم
اول بآب دیده خود غسل می کنیم
آنگاه بر درت لب و رخسار می نهیم
تا سر بر آستانت نهادیم پای فقر
بر هفت فرق گنبد دوار می نهیم
ز انفاس تست مجلس ما مشگبوی و ما
تهمت بناف آهوی تاتار می نهیم
روی خلاص هست ز بند بلا حسین
چون دل بدان دو طره طرار می نهیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.