۲۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۰

ما سر بر آستان در یار می نهیم
پا در حریم کعبه احرار می نهیم

هر لحظه صد گناه و خطا می کنیم باز
چشم امید بر کرم یار می نهیم

چون کاف کوه قاف شکافد اگر نهند
باری که ما بر این دل افکار می نهیم

چون شادی وصال تو ما را نداد دست
دل بر غم فراق تو ناچار می نهیم

اول بآب دیده خود غسل می کنیم
آنگاه بر درت لب و رخسار می نهیم

تا سر بر آستانت نهادیم پای فقر
بر هفت فرق گنبد دوار می نهیم

ز انفاس تست مجلس ما مشگبوی و ما
تهمت بناف آهوی تاتار می نهیم

روی خلاص هست ز بند بلا حسین
چون دل بدان دو طره طرار می نهیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.