۲۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۶

تا بسودای تو از راه دراز آمده ایم
ناز میکن که بصد گونه نیاز آمده ایم

نازنینی تو اگر ناز کنی میرسدت
ما گدایان بنیاز از پی ناز آمده ایم

از غمت سوخته و طالب درمان نشده
با تو در ساخته و از همه باز آمده ایم

سینه پرداخته از غیر ز غیرت آنگاه
در حریم حرمت محرم راز آمده ایم

گر بیابیم طواف حرم کعبه رواست
کز سر صدق و صفا سوی حجاز آمده ایم

از تو شاهی و ز ما بندگی درگاهت
بهر حاجت بدر بنده نواز آمده ایم

طاق ابروی تو طاق است بخوبی زانرو
تا در آن طاق چو زاهد بنماز آمده ایم

باز کن پرده ز رخ زانکه در خانه دل
کرده بر غیر تو ای دوست فراز آمده ایم

رشته شمع دل از آتش عشقت چو حسین
سالها سوخته با سوز و گداز آمده ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.