هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه بیانگر عشق و اشتیاق شاعر به معشوق است. شاعر با زبانی پر از احساس و ایماژهای زیبا، از رنج‌های عشق، نیاز به معشوق، و فداکاری‌های خود سخن می‌گوید. او خود را گدای نیازمند معشوق می‌داند و از سوختن در آتش عشق و دوری شکایت می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند حجاز و کعبه دارد که نشان‌دهنده جنبه‌های معنوی این عشق است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۶۶

تا بسودای تو از راه دراز آمده ایم
ناز میکن که بصد گونه نیاز آمده ایم

نازنینی تو اگر ناز کنی میرسدت
ما گدایان بنیاز از پی ناز آمده ایم

از غمت سوخته و طالب درمان نشده
با تو در ساخته و از همه باز آمده ایم

سینه پرداخته از غیر ز غیرت آنگاه
در حریم حرمت محرم راز آمده ایم

گر بیابیم طواف حرم کعبه رواست
کز سر صدق و صفا سوی حجاز آمده ایم

از تو شاهی و ز ما بندگی درگاهت
بهر حاجت بدر بنده نواز آمده ایم

طاق ابروی تو طاق است بخوبی زانرو
تا در آن طاق چو زاهد بنماز آمده ایم

باز کن پرده ز رخ زانکه در خانه دل
کرده بر غیر تو ای دوست فراز آمده ایم

رشته شمع دل از آتش عشقت چو حسین
سالها سوخته با سوز و گداز آمده ایم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.