هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و جدایی مینالد و بیان میکند که با وجود تمام رنجها، نمیتواند از معشوق دل بکند. او از اشکها و آههایش میگوید و اینکه درمانی برای درد عشق وجود ندارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژهها و تشبیهات مانند 'شراب اشک' و 'کباب جگر' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۶۹
شکیبم از رخ جانان نمی شود چکنم
جدا شدن ز تو ای جان نمی شود چکنم
شراب اشک و کباب جگر مهیا شد
ولی خیال تو مهمان نمی شود چکنم
هزار جهد نمودم که راز نگشایم
ز دست دیده گریان نمی شود چکنم
بر آن شدم که دگر آه آتشین نزنم
ز سوز سینه بریان نمی شود چکنم
میسرم نشود سر عشق پوشیدن
فروغ مهر چو پنهان نمی شود چکنم
بصد نیاز دهم جان برای عشوه و ناز
چو این معامله آسان نمی شود چکنم
دوای درد دل خود ز من مجوی حسین
علاج عشق بدرمان نمی شود چکنم
جدا شدن ز تو ای جان نمی شود چکنم
شراب اشک و کباب جگر مهیا شد
ولی خیال تو مهمان نمی شود چکنم
هزار جهد نمودم که راز نگشایم
ز دست دیده گریان نمی شود چکنم
بر آن شدم که دگر آه آتشین نزنم
ز سوز سینه بریان نمی شود چکنم
میسرم نشود سر عشق پوشیدن
فروغ مهر چو پنهان نمی شود چکنم
بصد نیاز دهم جان برای عشوه و ناز
چو این معامله آسان نمی شود چکنم
دوای درد دل خود ز من مجوی حسین
علاج عشق بدرمان نمی شود چکنم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.