۲۱۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۳

ما جگرسوختگان با غم دلدار خوشیم
سینه مجروح ولی با الم یار خوشیم

ای حکیم از پی آزادی ما رنجه مشو
زانکه در داغ غم عشق گرفتار خوشیم

در علاج دل بیچاره ما رنج مبر
که چو چشم خوش او خسته و بیمار خوشیم

ما که سودا زدگان سر بازار غمیم
سود و سرمایه اگر رفت ببازار خوشیم

دیگران گر بتماشای جمال تو خوشند
ما شب و روز بیک وعده دیدار خوشیم

آتش افروز و بغم سوز و بزخمی بنواز
که جگر خسته و دل سوخته و زار خوشیم

عندلیبان دل آشفته گلزار توئیم
بامید گل اگر زخم زند خار خوشیم

کی ز آزار تو بیزار شود جان حسین
زخم چون از تو رسد با همه آزار خوشیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.