هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساس سرگشتگی و عشق معنوی شاعر است که در جستجوی کعبه مقصود (نماد هدف نهایی) است. او خود را شیفته باد صبا و مشتاق نسیمی از ریاض تو (بهشت یا محبوب) میداند. شاعر با وجود عدم محرمیت به اسرار حرم، خود را گدای سر کوی عشق میخواند. او از دین وفا سخن میگوید و سجدهاش را نه نماز، بلکه نشانهای از عشق آشفتهاش میداند. شاعر از عشق میخواهد که بر هستیاش سنگ فنا بزند، چرا که خود را غرقه در دریای عشق میداند. رقص و طرب او نیز از زخمهای عشق نشأت میگیرد. در پایان، شاعر خود را مانند حسین (ع) آشفته از غم عشق میداند و از مخاطب میخواهد که اگر سخنانش آشفته است، او را معذور بدارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای مذهبی و عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۷۵
سرگشته در این بادیه تا چند بپوئیم
ای کعبه مقصود ترا از که بجوئیم
ما شیفته باد صبائیم شب و روز
باشد که نسیمی ز ریاض تو ببوئیم
گر در حرمت محرم اسرار نباشیم
باری نه بس است این که گدای سر کوئیم
در دین وفا سجده ما نیست نمازی
تا چهره بخون دل آشفته نشوئیم
بر هستی ما سنگ فنائی بزن ای عشق
چون غرقه بحریم چه محتاج سبوئیم
رقص و طرب ما همه از زخم تو باشد
کاندر خم چوگان رضای تو چو گوئیم
ما همچو حسین از غمت آشفته سرشتیم
معذور همی دار گر آشفته بگوئیم
ای کعبه مقصود ترا از که بجوئیم
ما شیفته باد صبائیم شب و روز
باشد که نسیمی ز ریاض تو ببوئیم
گر در حرمت محرم اسرار نباشیم
باری نه بس است این که گدای سر کوئیم
در دین وفا سجده ما نیست نمازی
تا چهره بخون دل آشفته نشوئیم
بر هستی ما سنگ فنائی بزن ای عشق
چون غرقه بحریم چه محتاج سبوئیم
رقص و طرب ما همه از زخم تو باشد
کاندر خم چوگان رضای تو چو گوئیم
ما همچو حسین از غمت آشفته سرشتیم
معذور همی دار گر آشفته بگوئیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.