هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق و وفای شاعر به معشوق و همچنین توکل و امیدواری به لطف الهی است. شاعر از جفاهای معشوق شکایت دارد اما با این حال وفادار میماند و از درد عشق او به عنوان درمان خود یاد میکند. همچنین، او از دنیا و تعلقات آن دوری میگزیند و به عشق الهی پناه میبرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۷۶
بیا بیا که من اندر جهان ترا دارم
جفا مکن که بجان بنده وفا دارم
اگر ز کوی تو گردی بمن رساند باد
بخاک پای تو کان را چه توتیا دارم
مرا به تیغ جفا گر کشند ممکن نیست
که دست مهر ز فتراک دوست وادارم
بجور روی نه پیچم ز آستانه یار
که سالهاست که سر بر در رضا دارم
طبیب درد سرم گو مده برای علاج
که من ز درد غم عشق او دوا دارم
گدای درگه ارباب فقر تا شده ام
هزار گونه فراغت ز پادشا دارم
ز گرد کبر و ریا دامن دل افشاندم
که روی در حرم خاص کبریا دارم
مس وجود بکوشش کنم زر خالص
چو از حیات گرانمایه کیمیا دارم
حسین از کرم ایزدی مشو نومید
که من ز مرحمت او امیدها دارم
جفا مکن که بجان بنده وفا دارم
اگر ز کوی تو گردی بمن رساند باد
بخاک پای تو کان را چه توتیا دارم
مرا به تیغ جفا گر کشند ممکن نیست
که دست مهر ز فتراک دوست وادارم
بجور روی نه پیچم ز آستانه یار
که سالهاست که سر بر در رضا دارم
طبیب درد سرم گو مده برای علاج
که من ز درد غم عشق او دوا دارم
گدای درگه ارباب فقر تا شده ام
هزار گونه فراغت ز پادشا دارم
ز گرد کبر و ریا دامن دل افشاندم
که روی در حرم خاص کبریا دارم
مس وجود بکوشش کنم زر خالص
چو از حیات گرانمایه کیمیا دارم
حسین از کرم ایزدی مشو نومید
که من ز مرحمت او امیدها دارم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.