هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر درد و رنج ناشی از عشق عمیق شاعر به معشوق است. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی (مانند پروانه، شمع، بلبل، گلستان) احساسات خود را توصیف می‌کند و تأکید می‌کند که جز عشق معشوق، هیچ چیز دیگری را نمی‌شناسد و نمی‌پذیرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک یا جذاب نباشد.

شمارهٔ ۱۷۸

با درد غم عشق تو درمان نشناسم
آشفته یارم سر و سامان نشناسم

جان و دل من سوخته آتش عشق است
من سوخته دل روضه رضوان نشناسم

من طوطی شکر شکن مجلس انسم
بلبل چو نیم باغ و گلستان نشناسم

شادی طلبان از غم جانان بگریزند
من شادی جان جز غم جانان نشناسم

پروانه صفت سوختن طایر جان را
چون عارض تو شمع شبستان نشناسم

عمریست که در روضه جان ایگل خندان
جز قامت تو سرو خرامان نشناسم

جز موی سمن سای تو در روی دلارام
اندر شب تیره مه تابان نشناسم

عشقست کز او زنده جاوید شود جان
جز عشق دگر چشمه حیوان نشناسم

گفتی که حسین از همه کس سینه بپرداز
والله که در او غیر تو ای جان نشناسم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.