هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از دردها و رنجهای عشق سخن میگوید و اشاره میکند که چگونه با وجود تمام سختیها، عشقش پایدار مانده است. او از خاک قدم معشوق به عنوان سرمه چشم یاد میکند و نشان میدهد که حاضر است برای عشقش همه چیز را فدا کند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژهها و عبارات نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۱۸۰
در ره عشق تو با درد و الم ساخته ایم
سینه سوخته را مجمر غم ساخته ایم
ما دل آشفته لطف و کرم دوست نه ایم
عاشقانیم که با جور و ستم ساخته ایم
چشم ما لایق دیدار تو زانست که ما
سرمه دیده از آن خاک قدم ساخته ایم
بتمنای میان تو گذشته ز وجود
وز خیال دهنت برگ عدم ساخته ایم
قدم از دایره حکم تو بیرون ننهیم
زانکه عمریست که با حکم قدم ساخته ایم
شمع و من در شب هجران تو از آتش دل
تا سحر سوخته و هر دو بهم ساخته ایم
چون کریمی و سئوال از تو خلاف ادب ست
چاره خویش حوالت بکرم ساخته ایم
سینه سوخته را مجمر غم ساخته ایم
ما دل آشفته لطف و کرم دوست نه ایم
عاشقانیم که با جور و ستم ساخته ایم
چشم ما لایق دیدار تو زانست که ما
سرمه دیده از آن خاک قدم ساخته ایم
بتمنای میان تو گذشته ز وجود
وز خیال دهنت برگ عدم ساخته ایم
قدم از دایره حکم تو بیرون ننهیم
زانکه عمریست که با حکم قدم ساخته ایم
شمع و من در شب هجران تو از آتش دل
تا سحر سوخته و هر دو بهم ساخته ایم
چون کریمی و سئوال از تو خلاف ادب ست
چاره خویش حوالت بکرم ساخته ایم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.