هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از تجربه‌ی عشق شدید و دیوانه‌وار سخن می‌گوید. شاعر از مستی و بی‌قراری ناشی از عشق می‌نالد و تأثیر آن را بر عقل و دل توصیف می‌کند. او از رازهای عشق و نیاز به محو شدن در معشوق سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند پاکبازی و فداکاری در راه عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مستی و دیوانگی نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۲۱۷

دوش خوردم از شراب عشق او پیمانه
گشت عقلم بیقرار و بیدل و دیوانه

آشنائی کرد با من عشق عالم سوز او
گشتم از دین و دل و جان و خرد بیگانه

روح قدسی مست گردد عقل دیوانه شود
گر کند ساقی مجلس غمزه مستانه

طعنه کم زن بر من دیوانه ای فرزانه دل
زانکه من بودم در اول همچو تو فرزانه

رازهای عشق موسی را از این شیدا شنو
قصه لیلی و مجنون نیست جز افسانه

کعبه دل را تو پرداز از خیال غیر دوست
ورنه خوانند اهل دل آن خانه را بتخانه

محو شو در یار همچون آینه یکروی باش
گرد خود کم گرد و دوروئی مکن چون شانه

در میان پاکبازان راه کی یابی حسین
تا نبازی جان خود را در ره جانانه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.