هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، به توصیف رابطه‌ی عاشق و معشوق و جایگاه عشق در جهان می‌پردازد. شاعر عشق را به عنوان مداواگر دردها، جان جهان، و منبع آرامش روح توصیف می‌کند و از وحدت وجود و پیوند ظاهر و باطن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند وحدت وجود ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۳۹

بیا ایکه جانرا مداوا توئی
که ما دردمند و مسیحا توئی

جهان چون تن است و تو جان جهان
که چون جان نهان و هویدا توئی

چو ظاهر بباطن بیامیختی
گهی ما تو باشیم و گه ما توئی

غلط میکنم ما و تو خود کجاست
در آنجا که ای جان تنها توئی

بزن آتش ای عشق در ما و من
که ما جمله لائیم والا توئی

بهر گوشه ای از تو صد فتنه است
که سرمایه شور و غوغا توئی

تو معشوقی ای عشق و هم عاشقی
که لیلی و مجنون شیدا توئی

ز عالم چو آیینه ای ساختی
تماشاگر و هم تماشا توئی

فزایش نخواهم من از دیگری
که روح مرا راحت افزا توئی

ز هر ذره جلوه دهی حسن خویش
که در دیده پیوسته بینا توئی

گر آشفته آید حدیث حسین
تو معذور دارش که گویا توئی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.