هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از حافظ، بیانگر عشق و ارادت به معشوق و درخواست از او برای توجه و محبت است. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، مانند شمع، غلام، و دریا، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. همچنین، تأکید بر پاکی دل، دوری از کبر و ریا، و رسیدن به حقیقت عشق از مضامین اصلی این شعر است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم نیاز به درک و تجربه بیشتری دارند.

شمارهٔ ۲۴۱

روانی نقد جان درباز اگر سودای ما داری
چو شمع از تاب دل بگداز اگر پروای ما داری

شهنشاه جهان گردد غلام بنده فرمانت
چو بر منشور آزادی خط طغرای ما داری

چو از کبر و ریا رستی جمال کبریا بینی
بدان چشمی که نورانی ز خاک پای ما داری

سر رشته بدستم ده مزن دم پای از سرکن
اگر تو رأی غواصی در این دریای ما داری

بهر سو چند میپوئی چو مقصد کوی عشق آمد
چرا یار دگر جوئی چو دل جویای ما داری

بچشمت میل غیرت کش که غیری در نظر ناید
اگر تو میل دیدار جهان آرای ما داری

بهر کس دل چو میبندی نمی بینی که در عالم
بحسن و لطف و زیبائی کجا همتای ما داری

جراحتهای این ره را چو راحتها شناس ار تو
هوای بزم روح افزای راحت زای ما داری

حسینا چون گداطبعان بهر می لب نیالائی
اگر تو ذوق سرمستی از این صهبای ما داری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.