هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد فراق و عشق شدید است. شاعر از عشق به معشوقی زیبا و بلندقامت سخن می‌گوید که مانند گلی در میان بلبلان قیامتی به پا کرده است. او از ایثار جان و دل برای معشوق سخن می‌گوید و از ندامت عمری که در غفلت از زیبایی معشوق گذرانده است. همچنین، اشاره‌ای به داستان لیلی و مجنون و حسین (ع) دارد که نشان‌دهنده عمق احساسات و رنج‌های عاشقانه است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و گاه عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند ایثار، ندامت و رنج عشق نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارد.

شمارهٔ ۲۴۴

هر جا که هست چون تو گلی سرو قامتی
از بلبلان خسته برآید قیامتی

گر جان و دل بروی تو ایثار کردمی
باشد که نی کند دل و جانم غرامتی

ناصح ندیده چهره لیلی چرا کند
مجنون خسته را ز محبت ملامتی

عالم چو از تطاول زلف تو در هم است
حال مرا چگونه بود استقامتی

صد آبروی یابم اگر باشدم بحشر
از خاک آستان تو بر رخ علامتی

عمری که غافل از رخ خوبت گذاشتم
ضایع گذشت و هست بر آنم ندامتی

چشم حسین چشمه خونین روان کند
هر جا که بی حبیب نماید اقامتی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.