۱۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۵

ایکاش در هوای تو من خاک گشتمی
باری ز ننگ هستی خود پاک گشتمی

گر بودمی بشادی وصلت امیدوار
کی من ز درد هجر تو غمناک گشتمی

ای کاش در شکارگهت صید بودمی
تا یک نفس مصاحب فتراک گشتمی

پیوسته سجدگاه ملک بودمی اگر
زیر سم سمند تو من خاک گشتمی

چون عاقبت ز دست بتان کشته گشتنی است
باری قتیل آن بت چالاک گشتمی

گر چون حسین خاک درت بودمی بقدر
چون عرش تاج تارک افلاک گشتمی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.