هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد دل و رنج عشق نافرجام می‌گوید. او از بی‌توجهی معشوق شکایت دارد و با وجود وفاداری خود، شاهد شکستن دلش توسط معشوق است. با این حال، هنوز به عشق و وفاداری ادامه می‌دهد و امیدوار است که معشوق روی لطف به او نشان دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۴۹

نظر بحال دل خسته ام نمی فکنی
اگر چه روز و شب ای دوست در درون منی

صبا ز چین سر زلفت ار برد بوئی
بسی شکست که آرد بنافه ختنی

منم که عهد تو ای دوست نشکنم هرگز
توئی که خاطر من لحظه لحظه می شکنی

ز روی لطف تو شعر مرا پسندیدی
سزد که نام برآرم کنون بخوش سخنی

منم که جان بوفاداری تو خواهم داد
تو گر وفا کنی ای نازنین وگر نکنی

حسین بی رخ تو میل انجمن نکند
که نور دیده عشاق و شمع انجمنی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.