هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌بستگی به معشوقی زیبا و فرهمند سخن می‌گوید. او معشوق را توصیف می‌کند که مانند حوری بهشتی است و شادی‌بخش دل‌های غمگین و مرهم دردهای عاشقان است. شاعر تأکید می‌کند که هیچ‌کس در برابر زیبایی و جذبه‌ی معشوق مقاومت ندارد و از خواننده می‌خواهد که عشق او را بپذیرد، زیرا هیچ کاری در جهان بهتر از این نیست.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده‌ی ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۵۲

بسته ام دل بغم عشق پری رخساری
صنم سیمبری حور ملک کرداری

شادی خاطر هر شیفته غمگینی
مرهم سینه هر سوخته بیماری

دلبری سرو قدی سیمبری مهروئی
بت شکرشکن و طوطی خوش گفتاری

هیچکس را نبود رغبت مشک تاتار
گر برد باد صبا از سر زلفش تاری

واقف از حال دل غمزدگان خویش است
نه چو خوبان زمان عشوه ده غداری

گر چه پیش من دلخسته نیامد یکدم
بر دل خسته من نیست از او آزاری

ای حسین از سر جان بگذر و بگزین عشقش
که نباشد به از این در همه عالم کاری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.