هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به بیان عشق و شیفتگی خود به معشوق میپردازد و از احساسات عمیق خود سخن میگوید. او از ناتوانی خود در برابر جمال معشوق و نیازمندی خود به توجه او میگوید. همچنین، از رازداری عشق و غمزههای معشوق که اسرارش را فاش کرده است، سخن میراند. شاعر با استفاده از تشبیهات زیبا، مانند سرو، تیر و کمان، عود و چنگ، احساسات خود را به تصویر میکشد و در نهایت، معشوق را در حسن و زیبایی بیهمتا میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۵۳
بیا بیا و مترسان مرا ز جانبازی
که هست پیش تو جانبازیم کمین بازی
کجا بچشم تو آید نیازمندی من
که نازنین جهانی و سربسر نازی
به پیش قد تو چون سرو پای در گل ماند
چگونه با تو کند دعوی سرافرازی
چو تیر راست شدم با تو ای کمان ابرو
مگر که گوشه چشمی بحالم اندازی
چگونه فاش شد اسرار عشقبازی من
اگر نه غمزه شوخ تو کرد غمازی
چه طالع است ندانم که جان من سوزی
ولی چو بخت بدین خسته دل نمی سازی
چو عود ز آتش عشق تو سوزم و سازم
چو چنگ اگر چه مرا در کنار بنوازی
مرا چو عیسی مریم نسیم جان بخشد
از آنکه با سر زلف تو کرد دمسازی
چنانکه در ره عشقت یگانه است حسین
تو نیز در همه عالم بحسن ممتازی
که هست پیش تو جانبازیم کمین بازی
کجا بچشم تو آید نیازمندی من
که نازنین جهانی و سربسر نازی
به پیش قد تو چون سرو پای در گل ماند
چگونه با تو کند دعوی سرافرازی
چو تیر راست شدم با تو ای کمان ابرو
مگر که گوشه چشمی بحالم اندازی
چگونه فاش شد اسرار عشقبازی من
اگر نه غمزه شوخ تو کرد غمازی
چه طالع است ندانم که جان من سوزی
ولی چو بخت بدین خسته دل نمی سازی
چو عود ز آتش عشق تو سوزم و سازم
چو چنگ اگر چه مرا در کنار بنوازی
مرا چو عیسی مریم نسیم جان بخشد
از آنکه با سر زلف تو کرد دمسازی
چنانکه در ره عشقت یگانه است حسین
تو نیز در همه عالم بحسن ممتازی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.