هوش مصنوعی: رام و لچمن از جسرت خارج شده و به سوی مالوه حرکت می‌کنند، جایی که عبادتگاه او بود. پس از پیمودن هفتاد فرسنگ، به معبد گنگ می‌رسند. رام همچون خورشید بی‌قرار است و پس از رسیدن به رود، با کشتی حرکت می‌کند. آفتاب طلوع می‌کند و رام از زاهد می‌پرسد که چرا گنگ این‌قدر مقدس است. زاهد پاسخ می‌دهد که گنگ از آسمان آمده و به همین دلیل مورد احترام است.
رده سنی: 14+ متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی و ادبی است و ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر و استعاره‌های ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۱۸ - رخصت شدن بسوامتر زاهد از راجه جسرت و بردن رام را همراه خود

چو بسوامتر رخصت شد ز جسرت
گرفته رام و لچمن را به صحبت

به عزم مالوه بس راه پیمود
که آنجاها عبادت گاه او بود

چو ره پیموده شد هفتاد فرسنگ
رسیدند از اود بر معبد گنگ

همی رفتی چو عمر نازنین رام
چو خور نگرفته یکجا یکدم آرام

ز رفتن یک نفس چون باد بنشست
به کشتی بر نشست و بادبان بست

چو تخت جم روان شد کشتی از باد
گذشت از آب آسان تر چو اوتاد

بر آمد آفتابی از هلالی
نمود آفاق را فرخنده فالی

به زاهد گفت رام ای خضر ثانی
که جان بخشی به آب زندگانی

شنیدم اصل گنگ از آسمان است
چنین تعظیم و تکریمش از آنست

خدا را! رنجه کن یک دم زبان را
بدل روشن ترک ساز این بیان را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۷ - آمدن بسوامتر زاهد برای طلب رام پیش راجه جسرت و بردن رام را
گوهر بعدی:بخش ۱۹ - پرسیدن رام از بسوامتر حقیقت گنگ که چگونه از آسمان بر زمین آمده و جواب دادن او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.