هوش مصنوعی: در این متن، نبرد میان قهرمانی به نام رام و دیو خونخوار توصیف شده است. دیو پس از بازگشت به میدان نبرد، وحشت و نابودی به بار می‌آورد. رام با تیراندازی ماهرانه، اعضای دیو را یکی پس از دیگری از بین می‌برد و در نهایت او را شکست می‌دهد. با مرگ دیو، سپاهش پراکنده می‌شود و آرامش به جهان بازمی‌گردد. در پایان، رام آماده نبرد دیگری می‌شود.
رده سنی: 12+ این متن شامل صحنه‌های نبرد و خشونت است که ممکن است برای کودکان خردسال نامناسب باشد. همچنین، مفاهیم اسطوره‌ای و حماسی آن برای نوجوانان و بزرگسالان جذاب‌تر خواهد بود.

بخش ۹۸ - خلاص کردن خود را شاه میمون از بند کنب کرن و کشته شدن کنب کرن به دست رام از زخم تیر

به میدان بازگشته دیو خونخوار
بلای رفته باز آمد دگربار

جهان گفتا به جان ایثار مرگ است
که خود عود مرض، ناهار مرگ است

سران یکسر ز جان نومید گشتند
ز فکر زندگانی برگذشتند

به طوفان بلاگشته جهان غرق
ز خونها تا به طوفان قطره ای فرق

گریزان صف شکن میمون و خرسان
پناه رام جستندی هراسان

چو دید آن دستبردش رام آزاد
کمان زه کرد در میدانگه ا ستاد

به هر تیری هلالی کان زدی رام
یکی عضوش بپراندی ز اندام

به زه تیری نخستین کرد جا راست
زدست راست خصم خود نشان خواست

شکستن دست چون برگ چناری
به پشته کشت گان شد پشت خاری

عقاب تیر چون بال و پر افشاند
سر و دست عدو چون نهله پراند

جهان گفتا چو دیگر دست هم خست
که کوته شد کنون بیداد را دست

به دیگر زخم تیر عمرفرسای
جدا کرده ز زانو ، موزه وش پای

ز تیر بادپا ب بریدش آزاد
عجب نبود ظهور لنگی از باد

ز تیرش دیو تیره گشت بی پا
چو عذر لنگ ناخوش ، در همه جا

بدینسان تا به زخم تیر دیگر
فرود آمد چو دام از گردنش سر

مگر تیر قضا در شست او بود
که مرگ جانستان در دست او بود

سر دیوان فرشته بر شکسته
خلیل الله بت آزر شکسته

به کوه بی ستون زد تیشه فرهاد
که زخمش قله ها می داد بر باد

چو از پا اوفتاد آن دیو ناپاک
تو گفتی آسمان غلطیده بر خاک

نماید رو چو فتح آسمانی
کند ذره چو خور صاحبقرانی

سپاه دیوزادان وحشت اندوز
که و م ه کشته گشتند اندر آن روز

فلک بر مرگ دیوان خوش مثل گفت
که امروز آتش دوشین فرو خفت

ز بس کشتن ز عفریتان لنکا
در آن دم زنده راون ماند تنها

از آن وحشت خبر شد، روی او زرد
ز مرگ او قیاس عمر خود کرد

به جنگ صف برون آمد دگر روز
کمر بسته به خون رام فیروز

که دشمن را کشد یا کشته گردد
در آن میدان به خون آغشته گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۷ - جنگ کردن کنب کرن با هنومان و خوردن چندین هزار میمونان را و جنگ کردن میمونان با کنب کرن
گوهر بعدی:بخش ۹۹ - جنگ رام با راون و کشته شدن راون به دست رام به تیرهای هلاهل که سهیل داده بود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.