۱۹۹ بار خوانده شده
معاصر شاه عباس ماضی صفوی و از خوشنویسان بوده. در اصفهان به انزوا میگذرانیده. جز با اهل حال با کسی تکلم نمیفرموده، مگر به حسب ضرورت و از روی کدورت. غرض، مردی موحد وسالکی مجرد، طالب کمالات و صاحب حالات بود. تقی اوحدی نوشته است که حالی تخلص مینمود. این بیت و رباعی از اوست:
چه دیدهاند گدایان عشق از درِ دوست
که هر دو عالمشان در نظر نمیآید
رباعی
واحد چو به کثرت آورد روی ظهور
گردد به حجابات مراتب مستور
تکرار وجود ماست این مرتبهها
ماییم به تکرار خود از خود شده دور
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
چه دیدهاند گدایان عشق از درِ دوست
که هر دو عالمشان در نظر نمیآید
رباعی
واحد چو به کثرت آورد روی ظهور
گردد به حجابات مراتب مستور
تکرار وجود ماست این مرتبهها
ماییم به تکرار خود از خود شده دور
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۳۳ - برهان کرمانی
گوهر بعدی:بخش ۳۵ - بیدل دهلوی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.