۲۶۱ بار خوانده شده

بخش ۳۵ - بیدل دهلوی

نام شریفش مولانا عبدالقادر و نظیرش در عهد خود نادر. در آغاز شباب ازملازمت استعفا گزیده و در زاویهٔ خمول خزیده. به ترک و تجرید کوشید و بادهٔ توحید و معرفت نوشید. مرجع اهل کمال و ملجأ ارباب حال. در تحقیق یگانه و در تجرید مسلم اهل زمانه. مثنوی موسوم به محیط اعظم به زبان درویشان به بحر تقارب تخمیناً به قدر سه هزار بیت از ایشان دیده شده و دیوان مبسوطی نیز دارد. وفاتش در سنهٔ ۱۳۰۳ و این ابیات از آن جناب است:
مِنْغزلیاته

مقصد از هستی ما رنج و غم و آزار بود
ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود

با که گویم ور بگویم کیست تا باور کند
کان پریرویی که من دیوانهٔ اویم منم
٭٭٭

آن کس که رموزدان چند و چون است
داند کابلیس از چه ره مطعون است

آری هر کس که حضرت انسان را
مسجود نداند به یقین ملعون است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۴ - باباشاه عراقی
گوهر بعدی:بخش ۳۶ - بینوای بدخشانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.