۱۹۸ بار خوانده شده

بخش ۶۱ - رضی الدین نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه

در بدو حال، مداح سلطان ارسلان بن طغرل سلجوقی بود. آخرالامر به سبب صفای طینت بلکه محض توفیق حضرت احدیت دست ارادت به شیخ معین الدین حموی عم شیخ سعدالدین حموی داده و پا در مرحلهٔ سلوک و مجاهده نهاده. در اندک زمانی عارج معارج عرفان وناهج مناهج ایقان گردید. غرض، جناب وی از شعرای فصیح اللسان و از فصحای عذب البیان بوده و از فنون شاعری اغلب فکر قصیده می‌فرموده. در موعظه و نصیحت اشعار خوشگوار دارند. در اواخر دولت سلاجقه به عالم بقا توجه کردند. از ایشان است:
مِنْاشعاره قُدِّسَ سِرُّه

دلی که سغبهٔ این زال عشوه گر باشد
به جان ز بوالعجبیهاش صد خطر باشد
٭٭٭

درین زمانه نیابند محرمی چون شب
که همچو صبح به آخر نه پرده در باشد
٭٭٭

به نور باصره غره مشو که مرد صفا
به روشنایی دل ره به عالم ان برد
٭٭٭

مرا خلاصهٔ عمر آن دم است کاندر وی
به یاد روی تو عالم شود فراموشم
٭٭٭

من ندانم که سرشکم ز چه یاقوتی شد
لیک دانم لب چون لعل بدخشان دیدم

هرکه را خلق ازو دامن صحبت برچید
به تو نزدیکتر از گوی گریبان دیدم
رباعی

در راه غم تو چند پویم آخر
رخساره به اشک چند شویم آخر

گر پرسندم کز پی چندین تک و پوی
از یار چه یافتی چه گویم آخر
٭٭٭

در جستن راز فلک دایره وار
بسیار بگشتیم به سر چون پرگار

در کار شکست این تنِ چون سوزن
دردا که نیافتیم سر رشتهٔ کار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۰ - ذوقی اردستانی
گوهر بعدی:بخش ۶۲ - رافعی نیشابوری رحمة اللّه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.