۱۴۱ بار خوانده شده

بخش ۱۶۲ - وحشت بختیاری

اسمش میرزا امام قلی. برادر خلیل خان است که شهر خلیل آباد را بنا نهاده بود. بالاخره به طریقهٔ فقر درآمده. صاحب حال بود. این چند بیت از ایشان است:

ای غم دوست چسان با توتوان برد به سر
که نه در حوصله گنجی و نه ازیاد روی
رباعی

با نفس جهاد کن شجاعت این است
بر خویش امیر شو امارت این است

انگشت به حرف عیب مردم مگذار
مفتاحِ خزاین سعادت این است
وله

وحشت گره از خاطر خود وانکنی
تا دیده به روی دوست بینا نکنی

آن روز قبول درگهِ دوست شوی
کز رد و قبول خلق پروا نکنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۶۱ - ناظر کازرونی علیه الرحمة
گوهر بعدی:بخش ۱۶۳ - واثق نیشابوری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.