هوش مصنوعی:
متن فوق به شرح زندگی، تحصیلات، و آثار مولانا جلال الدین محمد دوانی، دانشمند و عارف ایرانی، میپردازد. او در روستایی نزدیک شیراز متولد شد، نزد پدر و سپس در شیراز علوم ادبی و حدیث آموخت. در دوران جوانی به شهرت رسید و در دورههای حکومتی مختلف مناصبی مانند صدارت و قضاوت را بر عهده گرفت. او همچنین به هندوستان سفر کرد و آثاری برای سلاطین آنجا نوشت. از جمله آثارش حاشیههای متعدد، رسالهها، و اشعار عرفانی است. او در 80 سالگی درگذشت.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم تاریخی، فلسفی، و عرفانی است که برای درک آنها به سطحی از بلوغ فکری نیاز است. همچنین، برخی اصطلاحات تخصصی و اشعار عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
بخش ۳۴ - دوانی کازرونی طابَ ثَراهُ
و هُوَ زبدة الحکما و علّامة العلما مولانا جلال الدین محمد بن سعد الدین اسعدالدوانی الکازرونی. از مضافات شیراز است و مولد و منشاء مولانا قریهٔ مذکور است. نخست در پیش پدر خود علوم ادبیه آموخت. بعد از آن به شیراز آمده در مدرسهٔ مولانا محی الدین و خواجه حسن شاه که از تلامذهٔ محقق شریف بودند کسب کمالات کرد. بعضی از متداولات را نزد مولانا همام الدین صاحب شرح طوالع دید ودر اکتساب علم حدیث تلمیذ شیخ صفی الدین ایجی گردید و در سن شباب صیت فضایلش گوش زد شیخ و شاب شد. در عهد دولت امیرحسن و یعقوب میرزا، ترک و تاجیک از دور و نزدیک به خدمتش آمده از اشعهٔ ضمیر منیرش اقتباس انوار کمال مینمودند. چندی صدارت یوسف بن میرزا جهانشاه قبول فرموده و بعد استعفا نمود. در زمان سلطنت آق قوینلو منصب قضاء فارس من حیث الاستقلال بدان مرجع ارباب کمال تعلق داشت. همیشه در میان وی و میر صدر الدین محمد در باب حاشیهٔ شرح تجرید ملاعلی قوشچی اعتراضات بود. به هندوستان رفته و بعضی رسالات به نام سلاطین آن مملکت معنون فرموده. اموال و اوضاع وافر یافته به ایران مراجعت نمود. لهذا خلق در توقیر و تعظیمش بیشتر از پیشتر فزودند چنانچه علامه خود فرمود:
مرا به تجربه معلوم شد در آخر حال
که قدر مرد به علم است وقدر علم به مال
غرض، تصنیفات جناب علامه بسیار است. مِنْجمله حاشیهٔ قدیم و حاشیهٔ جدید، رسالهٔ زورا، شرح هیاکل، اثبات واجب و اخلاق، حاشیهٔ انوار، حاشیهٔ مطالع و حاشیهٔ شمسیه.مدت هشتاد سال عمر یافت و در سنهٔ ۹۰۸ به ریاض جنت شتافت. از اوست:
مِنْغزلیّاته طابَ ثرَاهُ
از توتامقصودچندان منزلی در پیش نیست
یک قدم بر هر دو عالم نه که گامی بیش نیست
معنیِ درویشی ارخواهی کمال نیستی است
هرکه راهستیِ خود باقی است اودرویش نیست
بندگی کن عشق راوزکفر ودین آزادباش
کزجدال آسوده شدهرکس که اوراکیش نیست
به نور فطرت خود میرویم در رهِ عشق
چراغِ خاطر دون همتان چه نور دهد
اگرچه فیض خدا شامل است یکسان نیست
نه هر جبل که تو بینی صدا چو طور دهد
قامت دلکش و رخسار دل افروز ترا
اهل عرفان شجر وآتش موسی خوانند
سخن از قد تو گفتم چو دوانی ز آنرو
سخنانم همه در عالم بالا خوانند
این رباعی را در مدحت حضرت سلطان اولیا علی مرتضی ؑ گفته
ای مصحف آیات الهی رویت
وی سلسلهٔ اهل ولایت مویت
سرچشمهٔ زندگی لب دلجویت
محراب نماز عارفان ابرویت
مرا به تجربه معلوم شد در آخر حال
که قدر مرد به علم است وقدر علم به مال
غرض، تصنیفات جناب علامه بسیار است. مِنْجمله حاشیهٔ قدیم و حاشیهٔ جدید، رسالهٔ زورا، شرح هیاکل، اثبات واجب و اخلاق، حاشیهٔ انوار، حاشیهٔ مطالع و حاشیهٔ شمسیه.مدت هشتاد سال عمر یافت و در سنهٔ ۹۰۸ به ریاض جنت شتافت. از اوست:
مِنْغزلیّاته طابَ ثرَاهُ
از توتامقصودچندان منزلی در پیش نیست
یک قدم بر هر دو عالم نه که گامی بیش نیست
معنیِ درویشی ارخواهی کمال نیستی است
هرکه راهستیِ خود باقی است اودرویش نیست
بندگی کن عشق راوزکفر ودین آزادباش
کزجدال آسوده شدهرکس که اوراکیش نیست
به نور فطرت خود میرویم در رهِ عشق
چراغِ خاطر دون همتان چه نور دهد
اگرچه فیض خدا شامل است یکسان نیست
نه هر جبل که تو بینی صدا چو طور دهد
قامت دلکش و رخسار دل افروز ترا
اهل عرفان شجر وآتش موسی خوانند
سخن از قد تو گفتم چو دوانی ز آنرو
سخنانم همه در عالم بالا خوانند
این رباعی را در مدحت حضرت سلطان اولیا علی مرتضی ؑ گفته
ای مصحف آیات الهی رویت
وی سلسلهٔ اهل ولایت مویت
سرچشمهٔ زندگی لب دلجویت
محراب نماز عارفان ابرویت
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۳۳ - خیال اصفهانی
گوهر بعدی:بخش ۳۵ - داوود اصفهانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.