هوش مصنوعی: متن درباره یک سیاح است که در زمان اکبرشاه در هندوستان اقامت داشته و شیخ فیضی دکنی به استادی و کمالات عقلی او اعتراف کرده است. اشعاری از او نقل شده که مضامین عاشقانه و عرفانی دارند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل اشعار عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری و شناختی داشته باشد. همچنین، اشاره به مفاهیم تاریخی و ادبی ممکن است برای سنین پایینتر پیچیده باشد.

بخش ۸۱ - فیضی تربتی

از سیاحان بوده و در زمان اکبرشاه درهندوستان توقف نموده. شیخ فیضی دکنی به استادی وی معترف بوده و به کمالات عقلی متصف است. از اشعار او نوشته می‌شود:

گر جانب مسجد گذرم ور طرف دیر
هر جا که روم میلِ دلم سویِ تو باشد

شمع را ز آتش پروانه خبر نیست که هست
آتشِ شمع دگر، آتشِ پروانه دگر

مجنون به ره عشق ز سر کرده قدم رفت
دارم منِ دیوانه قدم بر قدمِ او
رباعی

زاهد تو زمستی منگر پستی ما
صرف ره نیستی شده هستیِ ما

مامست محبتیم و تو مستِ غرور
فرق است ز مستی تو تا مستیِ ما
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۰ - فانی دهدار
گوهر بعدی:بخش ۸۲ - قوامی خوافی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.