هوش مصنوعی:
میرقوام الدین نصرالله ابتدا در خدمت بود، اما پس از ظلم به یک پیرزن و توبیخ او، توبه کرد و به عبادت و خدمت مشایخ پرداخت. او صاحب مقام عالی شد و کتابی به نام «جنون المجانین» در طریقت نوشت که شامل کلمات بدیع و سخنان غریب است. او معاصر شاهرخ میرزا بود و در سال 734 متولد و در 830 درگذشت. محمد عوفی با او ملاقات داشت و رباعیای از او نقل شده است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به ظلم و توبه نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
بخش ۸۲ - قوامی خوافی
اسمش میرقوام الدّین نصراللّه. در بدو حال ملازمت مینمود. مگر بر پیرزنی حکمی نوشته بود و محصل پیرزن را آزار کرده. گفت: ای قوام الدین از خدا شرم نمیکنی که بر چون من عجوزه ظلم روا میداری؟ این سخن بر دل وی اثر کرده، دوات و قلم خود را در زیر سنگ شکسته، تائب شد و رو به عبادت آوردو به خدمت مشایخ رسید. صاحب مقام عالی گردید. کتابی در طریقت تصنیف کرده مسمی به جنون المجانین است. کلمات بدیع و سخنان غریب در آن مندرج است. غرض، معاصر شاهرخ میرزا و ولادتش در سنهٔ ۷۳۴ و وفاتش در سنهٔ ۸۳۰ بوده. محمد عوفی با وی ملاقات نمود. این رباعی از اوست:
آخر بکند فلک شمار من و تو
باز اندازد به حشر کار من و تو
هم پیش من و پیش تو آرد آن روز
کردار من و تو کردگار من و تو
آخر بکند فلک شمار من و تو
باز اندازد به حشر کار من و تو
هم پیش من و پیش تو آرد آن روز
کردار من و تو کردگار من و تو
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۸۱ - فیضی تربتی
گوهر بعدی:بخش ۸۳ - کمال اصفهانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.