۲۲۴ بار خوانده شده
اگر عشق شریک روحست خسارت چرا بر شریک روا میداری، برادر عشق مقدس است از شریک و از شبیه اما روح سر از شرکت او برمیآرد و از برای اثبات وحدت معشوق رقم خسارت خَسِرَ الدُّنیا وَالْآخِرَة بر روح میکشد با او میگوید که بدولت وصل آنگاه رسی که در خود برسی و به عالم اصل خود آنگاه باز شوی که با نیستی انباز شوی و بیقین بدانی:
گر هر چه ترا هست همه دربازی
ور هستی خود جدا کنی انبازی
باشد که ز خود باز رهی در تازی
در پرتو نور او پناهی سازی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گر هر چه ترا هست همه دربازی
ور هستی خود جدا کنی انبازی
باشد که ز خود باز رهی در تازی
در پرتو نور او پناهی سازی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:فصل ۲۱
گوهر بعدی:فصل ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.