۲۲۲ بار خوانده شده
اگر محمود ایاز را گفتی برو بخدمت دیگری مشغول شو و از ما فارغ باش لعمری اگر برفتی و فرمان بجای آوردی در رفتن مصیب بودی یا مخطی؟ آن کس که درین مقام فرمان برداری نماید خام است:
گفتی دگری بین کنم ای بینائی
گر تو دگری چو خویشتن بنمائی
لعمری چون امر وَسارعُوا اِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَةٌ عَرَضُها السَّمواتُ وَالْاَرْضُ. بخلائق رسید زاهدان در مسارعت آمدند و عارفان عاشق صفت بر در سرادق عزت معشوق پای در دامن حسرت آوردند وسر در گریبان حیرت کشیدند و تقاعد نمودند:
گفتی که بروحدیث ما کن کوتاه
ای دوست کجا روم کجا دانم راه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گفتی دگری بین کنم ای بینائی
گر تو دگری چو خویشتن بنمائی
لعمری چون امر وَسارعُوا اِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَةٌ عَرَضُها السَّمواتُ وَالْاَرْضُ. بخلائق رسید زاهدان در مسارعت آمدند و عارفان عاشق صفت بر در سرادق عزت معشوق پای در دامن حسرت آوردند وسر در گریبان حیرت کشیدند و تقاعد نمودند:
گفتی که بروحدیث ما کن کوتاه
ای دوست کجا روم کجا دانم راه
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:فصل ۳۶
گوهر بعدی:فصل ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.