۲۰۴ بار خوانده شده

فصل ۵۲

اگر اقبال و ادبار عشق در مکوّن و ظهور بود دانم که عشق در حال مکون با صولت تر و باقوت‌تر بود زیرا که کمین گاه او جان عاشق است چون در جان نهان شود درد بیغایت شود و الم بی نهایت گردد و این اقبال عشق است و ادبار عاشق و این حال تا آنگاه بود که عاشق زنده بجان بود و متحرک بارکان بود چون زندهبجانان شود و ازین مرتبه برگذرد آن شود عشق رخت بربندد و این ادبار عشق و اقبال عاشق است:

تا جان باشد عشق تو در جان باشد
در هستی آن قوت ارکان باشد

وانرا که بقای او بجانان باشد
او را بمدان که این بود آن باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۵۱
گوهر بعدی:فصل ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.