هوش مصنوعی:
این متن به رابطه عاشق و معشوق میپردازد و بیان میکند که هرچند در ظاهر کثرت وجود دارد، اما در حقیقت وحدت است. معشوق تنها میتواند یک باشد، اما میتواند هزاران عاشق داشته باشد. عاشقان در دریای شوق غرق میشوند و عشق آنها را به کام مرگ میکشد، حتی اگر بدانند که معشوق نیازی به آنها ندارد. متن با اشاره به بیفایده بودن تلاشهای عاشقان در برابر معشوق، توصیه میکند که به اصل خود بازگردند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی قدیمی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
فصل ۸۰
عشق عاشق با معشوق دیگرست درین اصل هر یکی در دو مرتبه مقرر میشوند و این اگرچه در ظاهر کثرت مینماید اما در معنی وحدتست زیرا که چون معشوق عاشق شود هر آینه عاشق معشوق شود کثرت برخیزد و چون معشوق یکی بود و خود یک عاشق را دو معشوق روا نبود ماجَعلَ اللّهُ لِرَجُلٍ مِن قَلبَینِ فی جوفِه اما یک معشوق را روا بود که هزار عاشق بود و هر یک در عشق صادق بود اما اینجا سریست دقیق بدان که عاشق را گذر بر دریای شوقست ونهنگ عشق درو در کمین تازمرۀ عشاق را که بر درگاه سرادق جلال شور و شغب میدارند و مینالند و میزارند با آنکه از استغناءمعشوقخبر دارند بیکبار درکشد و دم درکشد زیرا که از رحمت خلقیت بحقیقت بر درگاه جز زحمت بی فایده نیست خَلقناکُم لّنَرَبَحَ عَنکُم لاتَربَحوا عَنّا:
چون نیست بسی فایده اندر بودت
آن به که باصل خود همی باز شوی
چون نیست بسی فایده اندر بودت
آن به که باصل خود همی باز شوی
تعداد ابیات: ۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:فصل ۷۹
گوهر بعدی:فصل ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.