هوش مصنوعی: متن به بررسی ماهیت عشق از دو منظر می‌پردازد: در عرف عشق، عاشق اصل است و معشوق فرع، زیرا عشق معشوق از تابش عشق عاشق است و نیازها و احوال عاشق مانند درد، سوز، شوق و احتراق، اساس عشق را تشکیل می‌دهند. اما در حقیقت، عشق معشوق اصل است و عشق عاشق فرع، که این راز در آیه «یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ» نهفته است. عشق روحانی و بی‌نشان است و درک آن برای عقل بشری دشوار. همچنین، متن به رابطه پیچیده بین عاشق و معشوق و نقش اراده الهی در این رابطه اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مباحث عرفانی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی و اشاره به مفاهیم پیچیده مانند رابطه عاشق و معشوق در عرفان، آن را برای مخاطبان جوان یا نوجوان نامناسب می‌سازد.

فصل ۸۱

در عرف عشق عاشق اصلست و عشق معشوق فرع زیرا که عشق در معشوق از تابش عشق عاشق است و این سخن را مدار بر اصلیست و آن اصل آنست که نیاز و درد و سوز و قلق و ضجرت و ولع و نزاع و شوق و احتراق در عشق عاشق یافت شودو بی این جمله ناقص بود و مدار کار عشق باتفاق ارباب عقول بدین جمله است و احوال عشاق دلیل صحت این اصلست باز آنچه وقتی بسط و قبض و انس و روح روی نماید آن کلمات لطف محبوبست که بکرشمه و ناز و دلال گوید:
معشوقه تو باش عاشقی کار تو نیست. این شراب قهر در میدهد اما چون در جام لطف است لذتش در ظاهرست و المشدر باطن زیرا که او را بطعن از مقام عاشقی بدر می کند و خود می‌داند که ازو معشوقی نیابد اما در عالم حقیقت عشق معشوق اصل است و عشق عاشق فرع و سرّاین معنی در یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ یافت شود.

اول از او بد این حکایت عشق
بس مگو عشق را بدایت نیست

عشق چون آتشیست روحانی
روح کس را ازو شکایت نیست

عشق چون بر لطیفهغیبیست
بی نشانست ازو حکایت نیست

بوالعجب سوره‌ایست سورۀ عشق
چار مصحف ازو یک آیت نیست
اما این عشق را مدار بر جباری و قهاری و تعزز و کبریاست:

زانجا که کمال حضرت عزت اوست
اعیان وجود را چه امکان باشد
عقول بشری و ملکی درین سرگردانی‌اند تا بدانند که عشق کدامست و عاشق کدام و معشوق کدام و اینجا لطیفۀ لطیف است چون عشق حبل رابطه است نتوان دانست که می‌کشد و که انجامد: کسی سرش نمیداند زبان درکش زبان درکش. عقل بیخود می‌گوید او کشید و این انجامید و روا بود که کار برعکس باز گردد و راه دگر سار گردد ایاز محمود گردد و محمود ایاز وَماتَشلؤونَ اِلّا انّ یَشاء اللّه. ابویزید قَدّسَ اللّهُ روحَهُ المَزید گفت چندین گاه می‌دانستم که من او را می‌خواهم او مرا پیش از من خواسته بود و از من هیچ درنخواسته بود یُحبّهُم پیش از یُحِبُّونَهُ باید.
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۸۰
گوهر بعدی:فصل ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.