هوش مصنوعی:
متن درباره عشق و محبت الهی است که در آن معشوق (خدا) به دلیل عظمت و ظهورش، قابل دیدن نیست و عاشق (بنده) از این ناتوانی در دیدار رنج میبرد. این درد و محنت بیپایان است، زیرا محبوب در مکان محدود نمیگنجد و محب نیز نمیتواند از مکان خود فراتر رود. اشعار ذکر شده نیز بر این موضوع تأکید دارند که معشوق مانند خورشید در آسمان است و عاشق روی زمین، و هرچه مقصود بزرگتر باشد، یاران کمتر میشوند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، استفاده از اشعار و اصطلاحات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.
فصل ۱۰۰
معشوق چون بهاستار عزّت محتجب بود و خود را بهکس ننماید بلکه کس را طاقت دیدار او از غایت ظهور او نبود درد عاشق بی درمان بود و محنتش بی پایان بود در شرح تعرف آورده است که چون محبوب در مکان نیاید و محب از مکان تجاوز نکند درد دل محب ابدی بود و اندوه جانش سرمدی بود چنانکه گفتهاند:
معشوقه چو خورشید گزینی ای دل
او بر فلک و تو بر زمینی ای دل
چون در برخود ورا به بینی ای دل
سر بر زانو بسی نشینی ای دل
وَحیدٌعَنِ الخُلّانِ فی کُلِّ بَلْدَةٍ
اِذا عَظُمَ الْمَطْلُوبُ قَلَّ المُساعِدُ
معشوقه چو خورشید گزینی ای دل
او بر فلک و تو بر زمینی ای دل
چون در برخود ورا به بینی ای دل
سر بر زانو بسی نشینی ای دل
وَحیدٌعَنِ الخُلّانِ فی کُلِّ بَلْدَةٍ
اِذا عَظُمَ الْمَطْلُوبُ قَلَّ المُساعِدُ
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:فصل ۹۹
گوهر بعدی:فصل ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.