هوش مصنوعی: متن درباره عشق و رابطه عاشق و معشوق است. عشق به عنوان نیرویی ویرانگر توصیف شده که عاشق را از هستی به عدم می‌کشاند. نویسنده بیان می‌کند که جستجوی دل در پیچیدگی‌های عشق و شکستگی‌های آن است، همانطور که در زلف معشوق پنهان شده‌است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای سنین پایین نامفهوم یا سنگین باشد.

فصل ۱۲۳

اگر آتش عشق دل عاشق نسوختی و بباد هواش برندادی بودی که عکس جمال معشوق در وی پدید آمدی و درین مقام اجتماع معشوق و عشق بودی در بیت الاحزان عاشق و سر بی یَسمَعُ و بی یَبصُرُ ظاهر شدی اما آن مقام درین عالم که سخن می‌رود ناتمام می‌نماید که زیرا خانۀ خراب را مالک چه دوست و چه دشمن چون عشق غیور خانه ویران کن جان است و سوزندۀ ارکان، حدیث وصل کردن با وی از خامی است همانابوصول رایات سلطان وصال عشق رخت بر لاشۀ وجود عاشق می‌نهد و از دروازه هستی بدر میکند و بصحرای عدم می‌فرستد سر رشته این معنی در ضبط نمی‌آید همانا این پیچاپیچ از شکن زلف معشوق است و دل را در آن شکستگی‌ها می‌باید جست:

گفتم جانم گفت برماش طلب
گفتم که دلم گفت همانجاش طلب

گفتم عقلم کرد اشارت سوی زلف
یعنی که درین شکستگیهاش طلب
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۱۲۲
گوهر بعدی:فصل ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.