هوش مصنوعی: متن به موضوع عشق و رنج‌های بی‌پایان عاشق می‌پردازد. عاشق در عشق خود گرفتار است و رهایی از این درد تنها در نابودی (عدم) ممکن است. وجود عاشق به‌عنوان گناهی بزرگ توصیف شده که باعث رنج ابدی او شده است. متن به رابطه‌ی عاشق و معشوق و غیرت معشوق اشاره دارد که عاشقان را در درد و محنت رها کرده است. این مفاهیم با زبان عرفانی و شاعرانه بیان شده‌اند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است نیاز به دانش پیشینه‌ای از ادبیات عرفانی داشته باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج ابدی و عدم ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

فصل ۱۶۴

عاشق را آنچه بباید در عشق بیابد و آنچه نباید لازمۀ او بود و زهی درد بیدرمان و زهی رنج بی پایان ای عزیز عاشق را رستن از درد عشق جز بعدم نبود و در عدم بر او بسته و جان او بزخم وجود خسته چون وجود عاشق گناه کبیرۀ او بود در عشق او را تارک آن بودن بهتر و دست از آن داشتن خوشتر:

اِذا قُلْتُ ما اَذْنَبْتُ قالتْ مُجیبةً
وُجُودُکَ ذَنْبٌ لایُقاسٌ بِه ذَنْبٌ
لعمری اگر او را آن گناه نبودی که از حیز عدم قدم در ساحت وجود نهاده است این درد بی درمان را و این محنت بی پایان را با او چه کار بودی آسوده بود در قید هاویۀ عدم چون خود را در آینۀ قدم بدید شوریده شد از هاویۀ عدم قومی را بدر آورد و خود را بر ایشان عرضه کرد تا بر اوهم چواو برخود عاشق شدند پس بحجاب عزت محتجب گشت و ایشان را در درد ابدی و محنت سرمدی بگذاشت عجب رمزیست تا نبودند این بود یُحِبُّهم و نیست را هست کردن سبب همین است تا ایشان را در عالم خود می‌یافت از غیرت بوسایطشان بیرون میکرد و چون حصولشان در عالم دیگر شد در لباس قربت چشم و گوش از ایشان بسته تا او را بخود نبینند و از او چیزی بخود نشنوند و این از کمال غیرتست و مهر قهر بر بصر و سمع ایشان نهادنست و این را بواسطه دانش فهم نتوان کرد.
تعداد ابیات: ۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۱۶۳
گوهر بعدی:فصل ۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.