هوش مصنوعی:
شیخ به درویشی توصیه میکند که مانند گوی در پیش جاروب باشد و مانند کوه در پس جاروب نباشد. در روزی دیگر، شیخ و صوفیان به آسیابی میرسند و شیخ از زبان آسیا میگوید که تصوف مانند کار آسیاست: درشت گرفتن و نرم دادن، طواف کردن به دور خود و سفر درونی کردن تا ناخواستهها را دور بریزد. این سخن جمع را خوشحال کرد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و تمثیلی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی دارد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند آسیاب و جاروب ممکن است برای کودکان کمسنوسال ناملموس باشد.
حکایت شمارهٔ ۱۰۳
وقتی درویشی در پیش شیخ خانقاه میرُفت، شیخ گفت ای اَخی چون گوی میباش در پیش جاروب، چون کوهی مباش در پس جاروب.
: یک روز شیخ با جمعی صوفیان بدر آسیایی رسیدند، اسب باز داشت و ساعتی توقف کرد، پس گفت میدانید کی این آسیا چه میگوید؟ میگوید کی تصوف اینست کی من دارم درشت میستانم و نرم باز میدهم و گرد خود طواف میکنم، سفر خود در خود میکنم تا آنچ نباید از خوددور میکنم. همۀ جمع را وقت خوش شد ازین رمز.
: یک روز شیخ با جمعی صوفیان بدر آسیایی رسیدند، اسب باز داشت و ساعتی توقف کرد، پس گفت میدانید کی این آسیا چه میگوید؟ میگوید کی تصوف اینست کی من دارم درشت میستانم و نرم باز میدهم و گرد خود طواف میکنم، سفر خود در خود میکنم تا آنچ نباید از خوددور میکنم. همۀ جمع را وقت خوش شد ازین رمز.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.