هوش مصنوعی: استاد بوصالح که مقری بود، دچار رنجی شد و به بستر افتاد. شیخ خواجه بوبکر مؤدب به او دستور داد تا دوات و قلم بیاورد تا برای بوصالح حرزی املا کند. سپس بیتی را املا کرد که نوشته شد و نزد بوصالح برده شد. با بستن آن بر روی بوصالح، اثر شفا ظاهر شد و بیماری او از بین رفت.
رده سنی: 14+ متن دارای مفاهیم عرفانی و ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین استفاده از اصطلاحات قدیمی و ساختار پیچیده‌تر متن، آن را برای گروه سنی بالاتر مناسب می‌سازد.

حکایت شمارهٔ ۱۰۴

آورده‌اند کی استاد بوصالح را کی مُقری بود رنجی پدید آمد چنانک صاحب فراش گشت شیخ خواجه بوبکر مؤدب را گفت دوات وقلم بیار تا برای بوصالح حرزی املا کنم. پس فرمود کی بنویس، بیت:

حورا بنظارۀ نگارم صف زد
رضوان بعجب بماند کف بر کف زد

یک خال سیه بران رخ مطرف زد
ابدال ز بیم چنگ در مصحف زد
خواجه بوبکر مؤدب بنوشت و به نزدیک بوصالح بردند و بروی بسته، در حال اثر صحت پدید آمد و آن عارضه زایل گشت.
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.