هوش مصنوعی: شیخ در مسجد نشسته بود و کاهی بر محاسن او افتاد. درویشی کاه را برداشت و در مسجد انداخت. شیخ به او تذکر داد که این عمل بی‌احترامی به خاک مسجد است، چرا که خداوند مسجد را مکانی مقدس شمرده است.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم عمیق دینی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، مخاطب باید از سطحی از بلوغ فکری و شناختی برخوردار باشد. همچنین، استفاده از زبان قدیمی و عبارات عرفانی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

حکایت شمارهٔ ۱۱۱

آورده‌اند کی شیخ قدس اللّه روحه العزیز در مسجد نشسته بود و کاهی بر محاسن مبارک او اوفتاده بود، درویشی دست دراز کرد وآن کاه برگرفت و در مسجد بینداخت. شیخ روی بوی کرد و گفت ای اخی نترسیدی بدین کی کردی کی خداوند عزّ و جلّ هفت آسمان بر زمین زند ونیست گرداند؟ کی حقّ تعالی این روی بدین عزیزی را فرمود کی برآن خاک مسجد نهی وَاسْجُد وَاقْتَرِبْ تو این کاه را بر محاسن ما روانداشتی، چون روا داشتی که در خانۀ خدای بینداختی؟
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.